دارم بتی ز کج کلهان کجکلاهتر
رویش چو ماه لیک ز هر ماه ماهتر
طرز نگاه کردنش از آهوی ختا
باشد هزارمرتبه وحشینگاهتر
خالی که مینمایدش از عارض چو ماه
چون عنبر است لیک ز عنبر سیاهتر
در عدل و داد و منصب خوبی نگار من
هست از جمیع پادشهان پادشاهتر
بیطالعم وگرنه به درگاه یار نیست
در جرگ عاشقانش ز من بیگناهتر
کشتی فکندهام به محیطی که میشود
هردم ز بادهای مخالف تباهتر
قصاب ای دریغ که در آستان دوست
از هرکه بیپناه، تویی بیپناهتر
قصاب کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۶۲
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/85885