گفت ای شه جملگی فرمان توراست با وجود آفتاب اختر فناست زهره که بود یا عطارد یا شهاب کو برون آید به پیش آفتاب؟ گر زدلق و پوستین بگذشتمی کی چنین تخم ملامت کشتمی؟ قفل کردن بر در حجره چه بود در میان صد خیالی حسود؟ دست در کرده درون آب جو هر یکی زایشان کلوخ خشک‌جو پس کلوخ خشک در جو کی بود؟ ماهی‌یی با آب عاصی کی شود؟ بر من مسکین جفا دارند ظن که وفا را شرم می‌آید ز من گر نبودی زحمت نامحرمی چند حرفی از وفا واگفتمی چون جهانی شبهت و اشکال‌جوست حرف می‌رانیم ما بیرون پوست گر تو خود را بشکنی مغزی شوی داستان مغز نغزی بشنوی جوز را در پوست‌ها آوازهاست مغز و روغن را خود آوازی کجاست؟ دارد آوازی نه اندر خورد گوش هست آوازش نهان در گوش نوش گرنه خوش‌آوازی مغزی بود ژغژغ آواز قشری که شنود؟ ژغژغ آن زان تحمل می‌کنی تا که خاموشانه بر مغزی زنی چند گاهی بی‌لب و بی‌گوش شو وان گهان چون لب حریف نوش شو چند گفتی نظم و نثر و راز فاش خواجه یک روز امتحان کن گنگ باش مولوی : مثنوی معنوی : دفتر پنجم : بخش ۸۵ - تعجیل فرمودن پادشاه ایاز را کی زود این حکم را به فیصل رسان و منتظر مدار و ایام بیننا مگو کی الانتظار موت الاحمر و جواب گفتن ایاز شاه را گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/8631