بقای عمر در این خاکدان فانی نیست جهان پر از غم و امید شادمانی نیست گل مراد از این آب و گل چه میجوئی که در ریاض جهان بوی کامرانی نیست برای صحبت یاران مهربان کریم خوش است عمر دریغا که جاودانی نیست چو غنچه بسته دهن خون خور و مخند چو گل که اعتماد بر این پنج روز فانی نیست دوام عیش و بقا میوه ایست بس شیرین ولی چه سود که در باغ زندگانی نیست مرا تحمل جور زمانه هست ولیک ز دوست طاقت دوری چنانکه دانی نیست بیا و از سر جان خیز ورنه رو بنشین که کار اهل وفا غیر جان فشانی نیست بهار عمر به وقت خزان رسید حسین دگر حلاوت نوباوه ی جوانی نیست حسین خوارزمی : دیوان اشعار : غزلیات، قصاید و قطعات : شمارهٔ ۶۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/86663