دل همیشه تکیه بر فضل الهی می کند جان گدای او شده است و پادشاهی می کند هر که از مستی جام عشق ملک جم نخواست سلطنت از اوج مه تا پشت ماهی می کند غره ی شاهی مشو درویش این درگاه باش در حقیقت هر که درویش است شاهی می کند ای شده مغرور ملک نیمروز آگاه شو زان اثرهایی که آه صبحگاهی می کند ما خجالتها بسی داریم لیکن آن کریم از کمال لطف هر دم عذرخواهی می کند هر که اندیشد ز خجلتهای هنگام شمار من عجب دارم که چون میل مناهی می کند مو سپید و دل سیه گشت از گنه زانرو حسین آب دیده لعل گون و چهره کاهی می کند حسین خوارزمی : دیوان اشعار : غزلیات، قصاید و قطعات : شمارهٔ ۹۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/86702