روزی که من بداغ غمت از جهان روم بد مهرم ار ز کوی تو سوی جنان روم در چشم من چو خار نماید گل چمن بی تو ز بوستان بسوی دوستان روم در هر طرف گلی است هوا جوی بلبلی من بلبلی نیم که بهر گلستان روم از تو حجاب من همگی از من است و بس برخیزد این حجاب چو من از میان روم جانم نشانه ساز و در او تیر غم نشان باشد بدین نشانه بر بی نشان روم من مرغ عالم ملکوتم عجب مدار با بال عشق گر بسوی آسمان روم بگشا حسین پای دل و جان ز قید تن تا من شبی بجانب آن جان جان روم حسین خوارزمی : دیوان اشعار : غزلیات، قصاید و قطعات : شمارهٔ ۱۵۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/86756