ما سر بر آستان در یار می نهیم پا در حریم کعبه احرار می نهیم هر لحظه صد گناه و خطا می کنیم باز چشم امید بر کرم یار می نهیم چون کاف کوه قاف شکافد اگر نهند باری که ما بر این دل افکار می نهیم چون شادی وصال تو ما را نداد دست دل بر غم فراق تو ناچار می نهیم اول بآب دیده خود غسل می کنیم آنگاه بر درت لب و رخسار می نهیم تا سر بر آستانت نهادیم پای فقر بر هفت فرق گنبد دوار می نهیم ز انفاس تست مجلس ما مشگبوی و ما تهمت بناف آهوی تاتار می نهیم روی خلاص هست ز بند بلا حسین چون دل بدان دو طره طرار می نهیم حسین خوارزمی : دیوان اشعار : غزلیات، قصاید و قطعات : شمارهٔ ۱۶۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/86763