شکیبم از رخ جانان نمی شود چکنم جدا شدن ز تو ای جان نمی شود چکنم شراب اشک و کباب جگر مهیا شد ولی خیال تو مهمان نمی شود چکنم هزار جهد نمودم که راز نگشایم ز دست دیده گریان نمی شود چکنم بر آن شدم که دگر آه آتشین نزنم ز سوز سینه بریان نمی شود چکنم میسرم نشود سر عشق پوشیدن فروغ مهر چو پنهان نمی شود چکنم بصد نیاز دهم جان برای عشوه و ناز چو این معامله آسان نمی شود چکنم دوای درد دل خود ز من مجوی حسین علاج عشق بدرمان نمی شود چکنم حسین خوارزمی : دیوان اشعار : غزلیات، قصاید و قطعات : شمارهٔ ۱۶۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/86772