قول بنده ایش شاء الله کان بهر آن نبود که تنبل کن در آن بلکه تحریض است بر اخلاص و جد که در آن خدمت فزون شو مستعد گر بگویند آنچه می‌خواهی تو راد کار کار توست برحسب مراد آن گهان تنبل کنی جایز بود کانچه خواهی وانچه گویی آن شود چون بگویند ایش شاء الله کان حکم حکم اوست مطلق جاودان پس چرا صد مرده اندر ورد او بر نگردی بندگانه گرد او‌؟ گر بگویند آنچه می‌خواهد وزیر خواست آن اوست اندر دار و گیر گرد او گردان شوی صد مرده زود تا بریزد بر سرت احسان و جود یا گریزی از وزیر و قصر او‌؟ این نباشد جست و جوی نصر او بازگونه زین سخن کاهل شدی منعکس ادراک و خاطر آمدی امر امر آن فلان خواجه‌ست هین چیست‌؟ یعنی با جز او کمتر نشین گرد خواجه گرد چون امر آن اوست کو کشد دشمن رهاند جان دوست هرچه او خواهد همان یابی یقین یاوه کم رو خدمت او برگزین نی چو حاکم اوست گرد او مگرد تا شوی نامه سیاه و روی زود حق بود تاویل کان گرمت کند پر امید و چست و با شرمت کند ور کند سستت حقیقت این بدان هست تبدیل و نه تاویل است آن این برای گرم کردن آمده‌ست تا بگیرد ناامیدان را دو دست معنی قرآن ز قرآن پرس و بس وز کسی کاتش زده‌ست اندر هوس پیش قرآن گشت قربانی و پست تا که عین روح او قرآن شده‌ست روغنی کو شد فدای گل بکل خواه روغن بوی کن خواهی تو گل مولوی : مثنوی معنوی : دفتر پنجم : بخش ۱۳۴ - معنی ما شاء الله کان یعنی خواست خواست او و رضا رضای او جویید از خشم دیگران و رد دیگران دلتنگ مباشید آن کان اگر چه لفظ ماضیست لیکن در فعل خدا ماضی و مستقبل نباشد کی لیس عند الله صباح و لا مساء گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/8680