گفت نه نه من حریف آن میام
من به ذوق این خوشی قانع نیام
من چنان خواهم که همچون یاسمین
کژ همیگردم چنان گاهی چنین
وارهیده از همه خوف و امید
کژ همیگردم به هر سو همچو بید
همچو شاخ بید گردان چپ و راست
که ز بادش گونه گونه رقصهاست
آن که خو کردهست با شادی می
این خوشی را کی پسندد خواجه کی؟
انبیا زان زین خوشی بیرون شدند
که سرشته در خوشی حق بدند
زان که جانشان آن خوشی را دیده بود
این خوشیها پیششان بازی نمود
با بت زنده کسی چون گشت یار
مرده را چون در کشد اندر کنار؟
مولوی : مثنوی معنوی : دفتر پنجم : بخش ۱۵۲ - باز جواب گفتن آن امیر ایشان را
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/8698