ناگهان گ م شد از میان همه تا رهد از دل اندهان همه یک دو روز او چو گشت ناپیدا کرد افغان ز درد مولانا بعد از آن چون ورا بجد جستند سوی هر کوی و هر سرا جستند هیچ ازوی ک سی نداد خبر نی بکس بو رسید از او نه اثر ش یخ گشت از فراق او مجنون بی سر و پاز عشق چون ذوالنون شیخ مفتی ز عشق شاعر شد گشت خمار اگرچه زاهد بد نی ز خمری که او بود زانگور جان نوری نخورد جز می نور سلطان ولد : ولدنامه : بخش ۳۱ - ناپدید شدن شمس الدین گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/87163