وهُوَ خواجه قطب الدین بختیار از اعاظم عرفاست و ارادت به خواجه معین الدین حسن سجزی چشتی داشته و شیخ فرید الدین شکرگنج دهلوی در خدمت وی لوای کمال افراشته. غرض، از اعاظم و افاخم سلسلهٔ علّیهٔ چشتیه است. گویند وجه تسمیهٔ کاکی این بوده که در ایام ریاضات و عبادات هر روز قرصی نان خشک از عالم غیب به جهت وی می‌رسید. چه، نان خشک را کاک گویند و معرب آن قاق است. غالباً در ایام مجاهده به نان خشکی قناعت می‌کرده. به این لقب ملقب آمده. استماع شد که از زمان حیات آن عالی درجات الی الان همه روزه از همان قسم نان در سر مزار او پخته به زایرین و مجاورین دهند. مزارش در سه فرسنگی دهلی در سمت جنوب واقع است. از اوست: من به چندین آشنایی می‌خورم خونِ جگر آشنا را حال چون این وای بر بیگانه‌ای قطبِ مسکین گر گناهی می‌کند عیبش مکن دور نبود گر گناهی می‌کند دیوانه‌ای رضاقلی خان هدایت : تذکرهٔ ریاض العارفین : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین : بخش ۱۲۳ - قطب اوشی کاکی عَلَیهِ الرّحمةُ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/88232