و هُوَ مولانا حسن بن محمد. مولد و منشاء ایشان دیار مذکور. و به صفات حمیده در آن دیار مشهور است و در عنفوان شباب علوم عربیه و ادبیه را از فضلا و علمای معاصرین اکتساب فرموده. و مراحل سلوک نیز پیموده. به صحبت مشایخ و اکابر زمان رسیده و مؤانست ایشان را گزیده. صحبتش اتفاق نیفتاده بعضی از اشعارش شنیده شد و از آن جمله است: هرکه خواهد زغم هردو جهان آزادی گو بیا و قدحی نوش ز میخانهٔ ما افسانهٔ غمم دل خلقی کباب کرد خوشدل کسی که گوش به این داستان نداد ز چشمم می‌رسد پیک خدنگم دمبدم بر دل نداند چشم اوبا دل چه رازی در میان دارد ز چل سال ورع طرفی نبستم شوم یک اربعین هم مست بی باک ما سر به گریبان خجالت به در دوست زاهد شده مغرور که ما از اهل بهشتیم حسن تو و من پرتوی از حسن وجوبست گر ازره امکان نگری یک سره زشتیم همای قدسم و از آشیان خویش پریدم به شوق گوشهٔ بام تو و بدان نرسیدم شکوفه جوروثمر دشمنی و برگ جدایی توای نهال محبت خدا کند که نرویی رضاقلی خان هدایت : تذکرهٔ ریاض العارفین : فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین : بخش ۱۵ - حسن نهاوندی گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/88405