عاشق خود را بدان هلاک کند که خود را جز عدم منتفی نداند ای درویش یافت مقصود در قدم است و از خود رستن در عدم چون بالوث حدوث بقدم رسیدن میسر نیست باری عدم و آنچه گفته‌اند که شهود را خمود شرط راه است سر این سخن است: در عشق اگر نیست شوی هست شوی در عقل اگر هست شوی پست شوی وین بوالعجبی ببین که از بادۀ عشق هشیار گهی شوی که سرمست شوی عین‌القضات همدانی : لوایح : فصل ۱۶۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/88640