عجب چون عاشق در عالم خود بار نمی‌یابد در عالم معشوق از کجا بار یابد یعنی عاشق بخود خود را نمی‌تواند بود که بخود معشوق بود و معشوق را از اشتغال بحسن و کرشمۀ خود از کجا پروای بودن عاشق باشد بدین نسبت درد عاشق ابدیست و اندوه او سرمدی. تا جان دارم غم تو در جان دارم و اندوه تو از دو دیده پنهان دارم غمهای تو چون گران ندارد باری بر دوش دل خویش کشم تا جان دارم عین‌القضات همدانی : لوایح : فصل ۱۸۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/88660