آورده‌اند کی یک شب در میهنه حسن مؤدب چراغ در پیش شیخ بنهاد و برفت. شیخ او را آواز داد و گفت چه سبب است کی امشب این چراغ روشنایی تمام ندارد، چنانک هر شب؟ حسن گفت معلوم نیست. شیخ گفت تفحص کن. چون تفحص کرد گفت چوبی کی چراغ صوفیان بدان پاک می‌کرده‌اند درین چراغ‌دان نهاده‌اند، شیخ گفت بردار این چراغ از پیش ما! حسن چراغ را از پیش برداشت. محمد بن منور : اسرار التوحید : باب دوم - در وسط حالت شیخ : فصل دوم - حکایاتی که بر زبان شیخ رفته : حکایت شمارهٔ ۸۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/88943