یا باثه الجزع لولا زته الحادی لما تنقلت من واد الی وادی جذبه لطف و میل شماست که این پیر شکسته بال را می کشد. هر جا که خاطرخواه اوست. آن بار مجال صحبتی نشد و زمانه فرصتی نداد تا این بار چه کند؟ نمی دانم در مرثیه نواب غفران مآب فکری کرده اید و دستی بگنجینه طبع قادر و اصداف بحر زاخر خواهید زد یا مانند بحر بی غواص و بزم بی رقاص مهمل و عاطل دارید، لاتسمع الا همسا. امان از آن قصیده که: باد صبا ای سلاله شب هجران یکی دیگر هم برای مرحوم محمدعلی میرزا دیدم که هر که در مقابل آن برخیزد احمق است اگرچه عمعق است. سبحان الله بنده و شما اگرچه مرثیه خوان و مرثیه دانیم چرا تا بحال خود نخوانیم و برای خود ندانیم؟ عمر بگذشت ببیحاصلی و بوالهوسی، تا کی وتا چند، از جوانی تا پیری از پیری تا کجا؟ ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این پنج روزه دریابی والسلام قائم مقام فراهانی : منشآت : نامه‌های فارسی : شمارهٔ ۲۹ - خطاب به میرزا تقی علی آبادی گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/89919