چون بیارایند بزم انس را برکشند از دام صید قدس را میدهند او را ز جام دوستی تا برون آید ز دام نیستی این قدح را هر دل بینا کشد تشنه باشد گرچه صد دریا کشد عاشق اینجا بس پریشانی کند حالتش دعوی سبحانی کند خستۀ آن خنجر خونخوار بود آنکه در کوی بلا، بر دار بود این محلِّ آفتست و جای بیم صد هزار اینجا به یک ساعت دو نیم دانشی در عین دانائیست این منطقی از طیر سبحانیست این حسینی غوری هروی : کنز الرموز : بخش ۳۰ - در بیان تلوین و تمکین میفرماید گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/90064