جا نیابی اگر ای دل گله ی بیجا چیست تو که پروانه ی بزمی هوس این ها چیست سازگار همه طبع ار نبود، عیبی نیست پنبه را آرزوی همدمی مینا چیست سرو را سایه یکی بیش نباشد، یارب این همه خاک نشین در ره آن بالا چیست شعله را سرکشی از سوختن خار و خست عز افتادگیم باعث استغنا چیست دو جهان دختر رز روی نما می طلبد ما کزو دست کشیدیم دگر دنیا چیست بس که نادیدنی از مردم دنیا دیدم روشنم گشت که آسایش نابینا چیست من چه دانم سبب رنجش آن شوخ کلیم او که رنجیده، ندانسته گناه ما چیست کلیم کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۵۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/90128