گر آه و ناله داری در ملک عشق بابست بدیمن شادمانی چون خانه حبابست چشمت بخون عاشق گر تشنه است سهلست چیزیکه می توان خواست از دوستان شرابست دشمن ز شغل خصمی آسودگی ندارد تا بخت دشمن ماست در آرزوی خوابست چون در سرا نداری، سرمایه تعلق آنشب که آتش افتد، در خانه ماهتابست گر چرخ برنگردد بخت کسی زبون نیست روزم اگر سیاهست تقصیر آفتابست محنت چو گشت عادت، جور فلک چه باشد چون تن به بند دادی زنجیر موج آبست تو پادشاه حسنی مشمار بوسه بر ما زیرا که عیب شاهان دانستن حسابست با بار منت خضر آب بقا سبک نیست آبی که خوشگوارست از چشمه سرابست نادانی تغافل هنگام پرده پوشی نزد کلیم بهتر از علم صد کتابست کلیم کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۶۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/90141