برای داغ تو بر دل توان و تاب نوشتند دگر خراج برین منزل خراب نوشتند به پیش هر الف زخم، صفر داغ نهادند ستمکشان چو جفای ترا حساب نوشتند همیشه دجله و جیحون چو دوستان قدیمی ز موج نامه باین دیده پر آب نوشتند جفاکشان پی آرام دل بصفحه سینه ز زخم تیغ تو تعویذ اضطراب نوشتند کلیم را تو سگ خویش خوانده ای، عجبی نیست گرش سر آمد اهل وفا خطاب نوشتند کلیم کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۳۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/90305