ازین دلگشا جشن وافر سرور همه عید شد سربسر ماه و سال زمان را گرفت امتداد فرح چو رشته که پنهان شود در لئال می شادمانی و بزم و طرب فراوان تر از آب در برشکال نفس کار صیقل بر آئینه کرد زبس سینه ها گشت پاک از ملال ز گوهر فشانی دست کرم گهر گشته چون آینه پایمال بدینسان که باشند یاقوت و لعل پریشان نشد گل ز باد شمال زبس گوهر و زر گرفتست اوج مرصع توان کرد تیغ خیال طمع آنچنان طرف ازین جشن بست که دیگر لبش وانشد از سئوال چه سوداست دانی که از رقص شوق فتادند افلاک در وجد و حال دو سعد اختر اوج شاهنشهی ببرج شرف کرده اند اتصال دو گوهر بیک عقد دوران کشید که باشد سیم شان بعالم محال ز آمیزش زهره و مشتری سعادت گرفتست اوج کمال دو چشمند بر چهره سروری که هستند در وصل بی انفصال در آمیزش و سازگاری بهم موافق چو بر روی دولت دو خال خرد بهر تاریخ تزویج گفت (قران کرد سعدین برج جلال) کلیم کاشانی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۲۸ - تاریخ تزویج گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/90687