دلم با دوست دایم در وصالست فراق از وی مرا دیگر محالست برو ای عقل رخت خویش بربند که عشق از گفت و گویت در ملالست سلاطین رااگر مال است مارا گدائی درش مال و منالست حجاب تو توئی آمد و گرنه همه عالم جمالش را مثالست به پیش عارف حق بین دو عالم مر اسمای الهی را ظلالست هرآنکو وحدت حق را ز کثرت ببیند بی گمان صاحب کمالست به پیش چشم تو روشن اسیری همه عالم بنور ذوالجلالست اسیری لاهیجی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۰۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/90935