دو عالم غرق انوار تجلی است همه ذرات بیخود همچو موسیست چرا مجنون شدی در جست و جویش نظر بگشا که عالم پر ز لیلیست من از مستی خبر از خود ندارم چه جای زهد و سالوسی و تقویست بیا واعظ ز دیدارش سخن گو چه جای قصه رضوان و حوریست نظر برمهر رویش کن ز ذرات که تابان هم ز صورت هم ز معنیست مرا تا دیده بر روی تو بارست فراغت از همه دنیا و عقبیست اسیری دولت دیدار وصلش کجا بیند چو در قید اسیریست اسیری لاهیجی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۴۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/90976