اسرار یقین را بگمانی شده باحث کی کشف شود علم لدنی بمباحث آن واحد با لذات که شد کون صفاتش حقا که ندارد بجهان ثانی و ثالث آن نور که ذرات جهان سایه اویند بحریست که موجش بود اکوان و حوادث زان دم که ز خود فانی و باقی بخدایم هم ناصر و منصورم و هم مهدی و حارث میراث بر علم نبی چونکه ولی بود مائیم بحق سرنبی را شده وارث زاهد چو ندارد ز می عشق تو لذت بر طعنه عشاق شود این همه باعث حیران رخت شد ز ازل جان اسیری عشق من و حسن تو قدیمند نه حادث اسیری لاهیجی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۶۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/90996