کاش آن شوخ جفا پیشه وفائی بکند با من بیدل و آرام صفائی بکند چون طبیب دل بیمار جهانست بتم گو بیک بوسه مرا نیز دوائی بکند چه شود گر دل بیمار مرا شاه جهان از شراب لب جانبخش شفائی بکند در ازل چونکه جفا لازم خوبی آمد راضیم آن صنم ازجور و جفائی بکند وصل دلدار اسیری بدعا خواه مدام تا مگر حق زکرم فضل و عطائی بکند اسیری لاهیجی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۱۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/91044