در آرزوی روی تو گشتیم بیقرار بردار پرده از رخ و مقصود ما برآر ساقی مجو بهانه که فرصت غنیمت است بگشا سربسو و بتعجیل می بیار دیوانه ایم و عاشق و مست مدام عشق با عقل و پارسائی و تقوی مرا چه کار با عاشقان حکایت معشوق و باده گو با زاهدان ز جنت و حوران گلعذار تا دل ز فکر غیر مبرا نمی شود در بزم وصل یار ترا کی دهند بار بینی جمال عشق و زمعشوق برخوری در راه عاشقان خدا گر شوی نثار هرکو قدم براه طریقت نهد بحق از دامن اسیری ما دست گو مدار اسیری لاهیجی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۴۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/91079