حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام
دیدن دیدار تو باشد صفا و مروه ام
جامه احرام من باشد تجرد از هوا
لازم درگاه تو بودن همیشه وقفه ام
حاجیانرا گرچه باشد هدیه بدنه پیش تو
در هوایت کشتن نفس و هوا شد هدیه ام
روبسوی هرکسی دارند در هر ملتی
کعبه ما کوی یار و روی او شد قبله ام
شد نماز و ورد من ذکر جمال روی او
دل ز یاد غیر خالی کردن آمد روزه ام
دیدن دیدار دلبر هست عید من
جان و دل ایثار کردن پیش جانان فطره ام
ای اسیری جمله عشاق جانبازان بدند
جان بعشق دلبر افشان گو که من زین زمره ام
اسیری لاهیجی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۷۸
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/91208