تا بما دیدی جمال خویشتن واقفی کلی ز حال خویشتن عشق در آئینه روی خویش دید گشت مفتون برجمال خوریشتن عشق در هرجا ظهوری میکند بهر اظهار کمال خویشتن بود عمری مبتلای هجر خویش تا میسر شد وصال خویشتن حسن تو بی ما نیارامد دمی کس چرا خواهد وبال خویش جست بال و پر زما شهباز عشق خود پرید آخر ببال خویشتن کرد نقاش ازل نقش ترا ای اسیری برمثال خویشتن اسیری لاهیجی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۳۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/91261