تجلی العشق فی کل المجالی بوجه جل عن وصف الجمال نیاید شرح حسنش در عبارت کجا در قال آید ذوق حالی درآمد یار در کوی خرابات قدح در دست و مست و لاابالی بهر صورت نمود او رخ بطوری چو ظاهر شد باوصاف کمالی ز عالم فتنه و آشوب برخاست چو شاه عشق شد برملک والی ندارم جز خیال زلف و رویش کسی مونس در ایام و لیالی اسیری را بهشیاری چکارست چو هست او مست جام لایزالی اسیری لاهیجی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۸۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/91316