و اگر مریدی مبتلا گردد، بجاهی یا معلومی یا صحبت کودکی یا میل بزنی و آنجا شیخی نبود که او را دلالت کند بر حیلتی که از آن خلاص یابد، اینجا گه، مرید را روا بود که بسفر بیرون شود و از آن موضع تحویل کند تا آن جاه بر خویشتن بزیان آرد که هیچ چیز دل مرید را زیان گارتر از حصول جاه نبود پیش از فرو مردن بشریّت. و از آداب مرید آن بود که علم او درین طریقت پیش از منازلت او نبود زیرا که خبر دادن از منازل نه چنان بود که از مقصود خبر دهد هرکه غلبه دارد علم او بر منازلت او، او صاحب علم بود نه صاحب سلوک. ابوعلی عثمانی : برگردان رسالهٔ قشیریه : باب ۵۳ تا آخر : بخش ۱۸ - فصل گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/91850