ای در بهار حسن تو گلها و لاله ها وی لاله را ز رشک تو پر خون پیاله ها بی چاشنی درد تو هست آب زندگی زهری که دهر میدهدم در نواله ها شب با سگان کوی تو گفتیم درد خویش فریادهای ما نشنیدی و ناله ها پر شد صحیفه ی دلم از داغ شاهدان یک یک چو نام های کسان بر قباله ها حرفی اگر ز نامه ی شاهی فتد قبول از عشق بر رسول تو خواند رساله ها امیرشاهی سبزواری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/91936