چشم ستمگرت که بخون در کمین نشست تیغی کشیده، در ره مردان دین نشست با روی آتشین چو گذشتی ببوستان گل را ز انفعال، عرق بر جبین نشست سرو سهی که خاسته بود از چمن بناز چون دید شکل قد ترا، بر زمین نشست چون لاله داغدار، جهانی ز خط یار کان سبزه بر کنار گل و یاسمین نشست در خون نشست شاهی مسکین ز عشق تو بیچاره چونکه با تو نشست، اینچنین نشست امیرشاهی سبزواری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/91949