امروز نسیم سحری بوی دگر داشت گویی گذر از خاک سر کوی دگر داشت ما یکدل و یکروی چنین، وان گل رعنا افسوس که از هر طرفی روی دگر داشت دی مردم از آن ذوق که در گفتن دشنام با ماش سخن بود و نظر سوی دگر داشت خوش وقت کسی موسم نوروز، که چون گل هر روز سر آب و لب جوی دگر داشت شاهی به تماشای مه عید نیامد بیچاره نظر در خم ابروی دگر داشت امیرشاهی سبزواری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/91958