کسی که عاشق روی تو شد بباغ نرفت هوای کوی تواش هرگز از دماغ نرفت دلی که با تو به غوغای عاشقی خو کرد ز کوی تفرقه در گوشه فراغ نرفت چو لاله دلق می آلود را زنم آتش کز آب دیده بشستم بسی و داغ نرفت دلا بسوز، چو سودای زلف او داری کسی بخانه تاریک بی چراغ نرفت نرفت ناله شاهی به گفتگوی رقیب غزلسرایی بلبل به بانگ زاغ نرفت امیرشاهی سبزواری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/91964