زلف تو سراسر شکن و تاب نماید لعل تو لبالب شکر ناب نماید چشم تو محالست که بر حال من افتد بختم مگر این واقعه در خواب نماید طراری آن طره ز رخسار تو پیداست هر جا که رود دزد به مهتاب نماید در شیشه صافی بنگر باده رنگین چون عکس گل و لاله که در آب نماید شبها که بغلتد بسر کوی تو شاهی خار و خسکش بستر سنجاب نماید امیرشاهی سبزواری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۹۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/92014