ای خسته ز تو روان مردم چشم تو بلای جان مردم از سیل دو چشم من به کویت ویران شده خان و مان مردم تا رفته سمند او به جولان از دست بشد عنان مردم از خیل سگان او شو ای دل خود را بنما میان مردم شاهی، ز غمش دهان چه بندی افتاد چو در زبان مردم امیرشاهی سبزواری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/92038