ای غنچه را خون در جگر، از لعل رنگ آمیز تو عشاق را جان در خطر، از صلح جنگ آمیز تو رویت مه ناکاسته، خط سبزه نوخاسته شکل غریب آراسته، نقاش رنگ آمیز تو گفتی: گل وصلی دهم، خاری ندیدم از تو هم ای دور از آئین کرم، لطف درنگ آمیز تو گاهی زنی سنگ جفا، گه طعن و دشنام از قفا باد است و گل دیوانه را، دشنام سنگ آمیز تو شاهی برو زین آستان، از در چو راندت دلستان خود عار میدارد جهان، از نام ننگ آمیز تو امیرشاهی سبزواری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۴۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/92068