ای باد صبحدم، خبر یار من بگو با بلبل از شمایل سرو و سمن بگو اندوه بلبلان خزان دیده، ای صبا در نوبهار با گل و با نسترن بگو لعل ترا لطافت عیسی است در نفس من مردم، از برای خدا یک سخن بگو چون عشق از این سرود نهان پرده برگرفت گو خاص و عام بشنو و گو مرد و زن بگو شاهی، بلا و محنت جانان مگو به غیر گر مرد عشقی این همه با خویشتن بگو امیرشاهی سبزواری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۵۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/92071