بیا ماهرویا شکر لب نگارا گشایش ده از بند غم جان ما را صبا گر رساند به ما بوی وصلت دهم جان به شکرانه باد صبا را گرم سرمه از خاک پای تو باشد نیارم به چشم اندرون توتیا را نمایی به خونم خط و هر دو چشمت گواهی دهند ای پسر صد بلا را به گفتار ایشان مکن کار با من لانی اراهم شهودا سکارا من و گریه و آه ازین پس چو دلبر نخواهد جزین آب و جز این هوا را وفا جستم از وی زهی سعی باطل چه دانند خوبان طریق وفا را ز کوی خود ابن یمین را چه رانی نرانند شاهان ز درگه گدا را ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/92534