تویی که سایه ی زلفت شعار خورشیدست غبار خط تو نقش و نگار خورشیدست فروغ روی تو کز لطف آب ازو بچکد چو آتش است که در چشمه سار خورشیدست بگرد عارض تو خط عنبرین گویی هلال غالیه گون بر کنار خورشیدست بسان ذره دلم بی قرار گشت چو دید که زیر سایه ی زلفت قرار خورشیدست کسی که دید بناگوش و در شهوارت سهیل گفت مگر گوشوار خورشیدست ز نور روی تو یک ذره تافت بر خورشید به حسن طلعت از آن اشتهار خورشیدست به نور چهره ی خود ظلمت از دلم بزدای از آنکه تربیت ذره ی کار خورشیدست بسان دیده ی حربا همیشه ابن یمین ز شوق روی تو در انتظار خورشیدست ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۴۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/92568