نگار ماه رخم چون نقاب بگشاید ز خجلتش عرق از آفتاب بگشاید شوم بنفشه وش از فرق تا قدم همه گوش گهی که غنچه ز بهر خطاب بگشاید رخش ببینم و اشکم شود روان آری ز دیده پرتو خورشید آب بگشاید بچار میخ بلا در کشد چو خیمه دلم بیک گره که ز مشکین طناب بگشاید چو لعل او به تبسم گهر فشان گردد ز جزع بنده عقیق مذاب بگشاید توان رسید بکام از لبش بوعده او گهی که آبحیات از سراب بگشاید مرا هوای لب می پرست او چه عجب ز ثقبه عنبی گر شراب بگشاید دری بر ابن یمین از بهشت باز شود نگار حور وشم گر نقاب بگشاید ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۴۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/92672