بگو ای ماه تابان تا کجائی که یکدم نزد مشتاقان نیائی چو من بهر توأم بیگانه از خویش چرا بستی طریق آشنائی بگو ز آن لب سخن گر نیک و گر بد که چون طوطی به جز شکر نخائی مرا کی ماجرا سخت آید از تو که تو سر تا قدم عین صفائی ز دست دوستان زهر هلاهل کند چون نوشدارو جانفزائی ترا بر جان ما فرمان روانست که تو شاهی و ما مشت گدائی اگر معشوق رند و می پرستست نزیبد عاشقانرا پارسائی مگر وقتی بتن ابن یمین را ضرورت افتد از کویت جدائی ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۰۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/92829