جمعی اقاربم طمع خام بسته اند در ملک ریزه ئی که بدانم تعیش است زینگونه ناپسند کجا مرتکب شود هرگز کسی که با خرد و رای وباهش است اندوهناک و خشمگن است از طمع مدام هر یک ازین گروه که گویا و خامش است من قانعم هر آنچه مرا میدهد خدای کارم از آن مدام نشاط است و رامش است قانع همیشه خرم و طامع دژم بود بار طمع مکش که گران سنگ و خرکش است ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ١٠٠ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/92953