چیست آن برگی که شاخ دانش از وی بی برست مهره عقل از وجودش دائم اندر ششدرست کیمیا خوانندش آنها کز خرد بیگانه اند راست میگویند ز آنکه چهره هاشان چون زرست قاصد خون دل است و ناقض نور بصر سبزه باغ حماقت مایه درد سرست قصد جان خود مکن و ز بنگ سرسبزی مجوی آخر ای کودن نه قحط باده جانپرورست در نصیحت داد معنی میدهم لیکن خرد چون خیال بنگ بنگی را جهان دیگرست ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ١٠٧ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/92960