زدم از کتم عدم خیمه بصحرای وجود وز جمادی به نباتی سفری کردم و رفت بعد ازینم کشش طبع بحیوانی بود چون رسیدم بوی از وی گذری کردم و رفت با ملایک پس از آن صومعه قدسی را گرد برگشتم و نیکو نظری کردم و رفت بعد از آن در صدف سینه ایشان بصفا فطرت هستی خود را گهری کردم و رفت بعد از آن ره سوی او بردم و چون ابن یمین در امان گشتم و ترک دگری کردم و رفت ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ١٢۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/92978