دشمنی دوسترویم افتادست که ز هسیتش نیست خواهم شد هر رهی کان گرفتم اندر پیش گشت خر سنگ و بند راهم شد بسکه زد رای ناصواب مرا عرض عرض و مال و جاهم شد بو که باری ز دست او برهم بسلامت سر ار کلاهم شد ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ٢٨٢ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/93135