زین همدمان فغان که همه مار ماهیند صورت بسان ماهی و سیرت بسان مار از بهر سیم خام بماهی طمع مکن پخته ز بهر مهره نبوسد لبان مار محبوب اهل دل نشود بد کنش بمال آخر نه گنج سیم و زر آمد مکان مار هر کس چو مور کرد بنان پاره شان کشش بر ساخت پاد زهر ز آب دهان مار این مار سیرتان بره آیند وقت مرگ آید بلی بره چو سرآید زمان مار چون مار هر یکی دو زبانند زهر پاش با داد و نیمه سر همه را چون زبان مار ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۴٢۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/93278