مرا سپهر چو نراد مهره دزد آمد که دانه دل ازادگان بود خصلش هر آن خدنگ بلا کز کمان چرخ جهد درون سینه فرزانگان بود نصلش گرش عنایت و گر بیعنایتی رواست که این بنا چه فتادست بی ثبات اصلش جهان و هر چه درو هست فارغیم ازان که داغ هجر نیرزد تنعم وصلش نبود حبل مودت میان ما و جهان و کر که بود بهمت همی کنم فصلش ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۵٠٧ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/93360