کسی کو ز غوغای فقر و نیاز بغیر از جنابت نجوید مناص گرش حاجت از تو نگردد روا وز آن بینوائی نگردد خلاص یقین دان که رونق ز بازار او تو بردی و سیمش تو کردی رصاض به بی آبی او را چو خون ریختی براینند یکسر عوام و خواص همی شاید او هم بتیغ زبان ترا خون بریزد برسم قصاص ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۵١٢ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/93365