حال خود بر جمال دین سنقر یک رهی عرض کردم و رفتم چون امیدم روا نشد غرضش هم ز خود قرض کردم و رفتم در وجودش نبود فایده ئی عدمش فرض کردم و رفتم ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۵٩٨ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/93451